عمدهی بحث در مورد جایزهی شعر شاملو در این دوره مربوط به پنج عنوان کتاب در عکسی است که عزیزانی میگویند انتخاب آنها بوده و میبایست انتخاب داوران همینها میبود تا جایزهی شاملو از زیر بار این همه بهتان خلاصی میٰیافت و یک مورد دیگر کتاب جناب شمس آقاجانی است که به عقیدهی خود شاعر، بهترین کتاب بوده و با توطئه حذف شده و ایشان الان نگران تاریخ و…
دوستانی پرسیدند که چرا در یادداشت قبلی مسئله را محدود به کتاب خودت و به اصطلاح شخصی کردهای؟ یکی از محورهای مضمونی در آن کتاب، همسایگیِ نزدیکی با مفهوم و اسطورهی قربانی دارد.
در یادداشتی که پیشتر دربارهی جایزهی شعر احمد شاملو نوشتم، به اشتباه از حافظ موسوی به عنوان مسئول برگزاری این جایزه نام بردم که دوستان به من اطلاع دادند که در این دوره ایشان کنار کشیدهاند و کار را به دیگری سپردهاند. به خاطر اشتباهی که به وجود آمد از آقای حافظ موسوی عذرخواهی میکنم.
همه میدانیم هر جایزه و جشنوارهای، چارچوب و سیاستگذاری خاص خودش را دارد و کسی که در آن شرکت میکند استراتژی کلان آن جایزه و جشنواره را به رسمیت میشناسد و بر همین منوال انتظار میرود برای تثبت و تحکیم بنیانهای کلی آن جایزه از چهارچوبهای کلی آن تخطی نکند و اصول و کلیات یک جایزه را به هر قیمتی زیر سئوال نبرد.
معمول است که در شعر، هر کس میپندارد نفر اول است و کاری که کرده شاهکاری نامکشوف از دید بسیاران و جای عجب نیست که بر این پندار دیگران را نا اهل بخواند و ورطه و توطئهای را در کار.
اینجانب بهعنوان یکی از داوران نهایی دورهی اول این جایزه، که تاحدودی در جریان کاستیهای برگزاری این جایزه بودهام، از سرپرست محترم بنیاد شاملو، سرکار خانم آیدا سرکیسیان، تقاضا دارم، یک میزگرد آسیبشناسی با حضور داوران و مسئولین اجرایی محترم هرسه دوره و با شرکت رسانهها برگزار شود.
متأسفانه شکل مواجههی آنان که جایزهی شعر شاملو را برگزار کرده اند با آنان که به این جایزه و سیاستهای حاکم بر آن معترضاند به گونهایست که انگار معترضین و منتقدین جایزه ، در حال گداییکردن جایزهاند .