«همه را به کیش خود پندارند»
کاش سرکار خانم آیدا سرکیسیان گرامی، نه به آن اندازهی که از هجمه به معصومیت شما متاسف شدهاند، حداقل با درجاتی خفیفتر، نسبت به موقعیت خود و زندهیاد شاملو و شعر و ادبیات هم کمی حساستر میشدند.
یادداشت چهارم پیرامون جایزهی شاملو
بعضی روشها در عالم سیاست و سیاسیکاری، که معمولاً معطوف به نتایج فوری است، نسبتاً خوب جواب میدهد! اشتباه و گرفتاری بعضی از دوستان این است که آن عوالم را با عالم ادبیات و ادبیت اشتباه میگیرند. و هر بار این حرف نیما را ـ سهوا یا عمدا ـ از یاد میبرند که غربال به دستان از عقب کاروان میآیند. این کوتهفکری است (و نه زرنگی) که مسائل را به مواردی نازل تقیل دهیم و به خیال خود بخواهیم صورت مسئله را محو کنیم؛ چون جامعهی ادبی و مخاطبان نهایی، در طول زمان، بسیار باهوشتر از هر کدام از ماها و آن چند نفر دور و بر ما هستند. جای خوشحالی است که مجموعهی این واکنشها تاکنون، حداقل در مقابل نهادینه شدن روندهای اینچنینی، موانعی جدی ایجاد کرده است (و خواهد کرد). و اگر نبود این پیگیریها، معلوم نیست که قرار بود کار به کجاها کشیده شود!
جناب آقای حافظ موسوی!
گیریم همهی این منتقدان به زعم شما (و یا نیتخوانی شما)، مسائلی شخصی را مطرح میکنند و سنگ خودشان را به سینه میزنند. آخر معمولاً خیلیها با توجه به محتویات ذهنی خود، تصور میکنند که دیگران هم مثل خودشان فکر و عمل میکنند. البته دیگر دیر است که با این ترفندها بخواهید کسانی را به اصطلاح سر جای خود بنشانید. اما از اینها که بگذریم، آیا واقعاً آنچه که داوران گذشته، بنده و خیلیهای دیگر، در طول این مدت، به اشاره و یا به تفصیل مطرح کردهاند _حتی در تصورات شما _ فقط به همین خلاصه میشود! واقعا این حرفهای کلی و عمومی و سادهانگارانه چیست که هی تکرار میشود که مثلاً در هر داوری طبیعتاً عدهای اقناع نمیشوند و معترضاند و.... تا قال قضیه کنده شود و خلاص. خوب الحمدلله، گویا به خیال خود، بهانه هم که گیر آوردهاید برای پرت شدن از مسائل اصلی!! اما از شما بعید است با این حواس ِ جمعی که خوشبختانه دارید متوجهِ متوجه شدن بقیه نشده باشید.
برادر من! خودتان بهتر از هر کسی میدانید که دیگر نمیتوان چشم بر ابتذالی بست که در هر دوره بر دورهی قبلی افزوده شد، تا جایی که دیگر صدای دور و بریها را هم در آورده است. امیدوارم این را به عنوان یک درس بپذیرید که این سیاستورزیها و خود را به کوچهی علیچپ زدنها و.... فقط تا حدی کارایی دارد و گذشت زمان همچنان در کار آشکارگی خواهد بود. شب دراز است و قلندر بیدار. مخاطبان را اینقدر منفعل و ناآگاه فرض نکنید. به هوش بیایید که فایدهای ندارد این قبیل چیزها! زمانه بیرحمتر از این حرفهاست. شاید شنیده باشید که شاعری بزرگ، شعر را زنِ زیبای بیترحم لقب داده است.
کاش سرکار خانم آیدا سرکیسیان گرامی، نه به آن اندازهی که از هجمه به معصومیت شما متاسف شدهاند، حداقل با درجاتی خفیفتر، نسبت به موقعیت خود و زندهیاد شاملو و شعر و ادبیات هم کمی حساستر میشدند.
نیما یوشیج میگوید: چون شما از مطلب کم، زیادی را حس میکنید، زیاده بر این از من نمیخواهید.
تا بعد.
شمس آقاجانی
۱۲ اسفند ۱۳۹۶
ارسال نظر